موسیقی زیبای زندگی

عکس ماهان .شاه شاهان...

یادبودی از روز بیمارستان   فدای اون ناز و ادات بشم من مامانی...فدای اون صورت ماهت اون چشای نازت بشم سومین روزی که گل سر سبد خونمون شده بودی ...
10 ارديبهشت 1394

مامان جونم تولدت ستاره بارون قشنگم ..

مامان جونم عزیز دلم تولدت ستاره بارون.... سلام ماهان گلم...پسر قشنگم نمیدونم از کجا برات بگم ...! 35 هفته و 5 روزم بود.....چهارشنبه شب..تاریخ 3 اردیبهشت....ساعت 4 و 45 دقیقه نیمه شب بود که توی خواب  حس کردم کیسه آب پاره شد.بنددلم از هم گسسته شد..بابا رو با اضطراب و وحشت و چشمای از حلقه بیرون زده شده بیدار کردم..آسته آسته رفتم چک کردم و مطمئن شدم کیسه آبه..گریوووووووووون و هق هق کنان اومدم بغل بابایی...سریع شال و کلاه کردیم و بدون برداشتن هیچ وسیله و یا ساک بیمارستان راهیه بیمارستان  بهمن شدیم..فقط خدا میدونه من و بابایی تو اون لحظه های زجر آور و کشنده چی کشیدیم تا رسیدیم قسمت اورژانس بیمارستان..گریه های م...
9 ارديبهشت 1394

اتاق قند عسلیم

قشنگترین اتاق زندگیم اتاق پسرمه...   سلام قشنگم..امشب که دارم برات مینویسم ساعت 1 نیمه شب و عمر من و تو 35 هفته و 4روزه..35 هفته با هم بودیم و دیگه چیزی به لحظه دیدار نمونده .!نهایت 3 هفته دیگه .! این روزا به شدت شیطون شدی و قلدر شدی..همچین زووووووووور میزنی و شکم فلک زدمو کج و معوج میکنی که دردم میگیره ..از حالا داری تمرین مردونگی  زورگویی میکنی خوشگله مامان؟ از این روزا بگم که به شدت قلقلی شدم و 13 کیل اضافه کردم ...دیگه وقتی میشینم باید با سلام و صلوات بلندم کنن وقتی هم میخوام بشینم باید دو نفر کمکم کنن تا قل نخورم زمین اما همه این روزا رو دوست دارم..همه این لحظه ها رو.تک تک ثانیه هاشو ...
1 ارديبهشت 1394